ایدز بیماری ای است که برای خیلی ها با آفریقا به ذهن خطور می کند. در این آفریقای عزیز متاسفانه هم ایدز زیاد است
( مثلا در کشورهایی مانند بوتسوانا تا 40 درصد جمعیت را بالغ می شود)، هم ادعای درمان ایدز. تقریبا هر روزنامه ای را که
در آفریقای زیر صحرا باز کنید و به هر زبانی اعم از فرانسه و انگلیسی و پرتغالی که باشد، آگهی های پزشکان سنتی یا
همان دکتر علفی های خودمان را می بینید که مدعی اند ایدز که سهل است، سرطان و بیماری های ناجور تر از اینها را
هم درمان می کنند. در همین آفریقا از سال ها پیش ان. جی. او های خوش نیت و بدنیت لوازم جلوگیری از بارداری را مجانی
توزیع می کنند تا مردم با استفاده از آن لااقل از طریق رابطه جنسی ایدز را منتقل نکنند. اما شاید جالب باشد بدانید که اغلب
مردم بالاخص آسیب پذیر ترین آنان به لحاظ بهداشتی، از استفاده از این امکانات مجانی هم امتناع می کنند. البته آنان دلیلی دارند
که برای خودشان لااقل قانع کننده است: اینکه سفیدها چشم ندارند حتی لذت بردن از زندگی نزد سیاهان را ببینند
و به همین دلیل با راه انداختن بساط جلوگیر و از این حرف ها می خواهند آنان را از این هم محروم کنند.
به هر حال این اتفاق باب میل دکتر علفی ها که هست.
آنچه در پی می آید بولتن خبری سایت اینترنتی چهارزبانه (فارسی و فرانسه و انگلیسی و عربی) africavf.net است که به خبر ورود یک هیئت بخش خصوصی ایرانی به کوت دیووآر ( ساحل عاج) در روز سه شنبه 13 شهریور پرداخته است. دیدن این سایت خالی از لطف نیست. من هم این خبر را اینجا می آورم و در ادامه سعی می کنم با پوشش خبری کار این هیئت علاقه مندان را از این پنجره کوچک نیز در جریان قرار دهم. انشاا..که مقبول افتد.
دومین هیئت بزرگ اقتصادی و تجاری ایران در کوت دیووآر (ساحل عاج)
مجله اطلاع رسانی شماره 1
ایرانی ها به ابیجان رسیده اند
گفتند می آیند، منتظرشان ماندیم، و حالا آمده اند. اولین گروه از سرمایه گذاران و تاجران جمهوری اسلامی ایران که نماینده 33 شرکت فعال در زمینه های مختلف اقتصادی و تجاری و مالی هستند، دیروز وارد ابیجان شدند تا با این حضور به دعوت جناب آقای فلیکس دیه تی، مدیر و پایه گذار موسسه تکنولوژی و مهارت های فنی ( ITES ) پاسخ گفته باشند، شخصیت وطن پرستی که در پی پیشنهاد عالی جناب روک تیتی داسومپسیون، سفیر کوت دیووآر در ایران، ضمن دعوت از هیئت ایرانی هزینه بلیط هواپیمای آنان را نیز به عهده بگیرد.
نمایندگان بانک توسعه صادرات ایران ( EDBI)، و به عبارت دیگر بانک صادرات و واردات ایران که می توان آن را EXIM Bank of Iran نیز نامید، پیشاهنگان ایرانی ها بودند که دیروز در ساعت 14.00 به وقت گرینویچ و کوت دیووآر (ساحل عاج) و با پرواز کمپانی امارات که به طور منظم در مسیر تهران-دبی-ابیجان از طریق آکرا پرواز دارد، وارد فرودگاه بین المللی فلیکس اوفوئه بوآنی شدند. ریاست این هیئت بانکی ایرانی بر عهده خانم معصومه فولادی قرار دارد که مشاور مدیر عامل و رییس اداره اعتبارات و روابط بین المللی هستند. در معیت ایشان دو نفر دیگر از جمله آقای احمد کارگر مطلق از اداره امور بین الملل حضور دارند.
عالی جناب روک تیتی داسومپسیون، سفیر کوت دیووآر در ایران جناب آقای فلیکس دیه تی،
نماینده مجلس ملی و اصلی ترین کاتالیزور این سفر
و نفر دوم سفارت ایران به نمایندگی از عالی جناب امین نژاد، سفیر ایران
در کوت دیووآر (ساحل عاج)، و همچنین آقای توره احمد بوآه، مدیر عامل شرکت
SOPHIA که به زودی 12000 واحد مسکونی برای نیروهای دفاعی
و امنیتی کوت دیووآر (ساحل عاج) خواهد ساخت، از این هیئت استقبال کردند.
ساعتی بعد یعنی در ساعت 19.00 به وقت جهانی، گروه دوم شامل
22 عامل اقتصادی و تجاری ایرانی تحت هدایت آقای رائول اوژن آکپرو، مشاور
مالی سفیر تیتی و حسابدار سفارت کوت دیووآر (ساحل عاج) در ایران، وارد ابیجان و آبگیر ابریه شدند. این گروه با پرواز ماهان ایر،
یک شرکت هواپیمایی ایرانی، از تهران به دبی و از آنجا با طی مسیر
دبی- نایروبی و نایروبی-ابیجان و با پرواز کنیا ایرویز به کشورمان پا گذاشتند.
این گروه بر روی پیست فرودگاه بین المللی فلیکس اوفوئه بوآنی مورد استقبال عالی جناب تیتی ، عالی جناب امین نژاد و جناب آقای فلیکس دیه تی قرار گرفتند.
در سالن تشریفات فرودگاه که با تدبیر وزارت امور خارجه کوت دیووآر (ساحل عاج) و اداره کل تشریفات دولنی در اختیار قرار گرفته بود، نمایندگان استاندار ابیجان، آقای پیر امونجی ججی، حضور داشتند که آقایان آدوئی و جیروسو را برای خوشآمدگویی مامور کرده بود.
همچنین آقای توره احمد بوآه، مدیر عامل شرکت SOPHIA و نزدیک ترین همکاران وی به همراه آقایان اگوست گادو از GGACC و اشیل مه وو Compultense International و خانم کاترین از JIREH و شماری از روسای شرکت های کوت دیووآری علاقه مند به همکاری با ایران در سالن حضور به هم رساندند.
بعد از خوشآمدگویی از زبان آقای آدوئی به نمایندگی از استاندار ابیجان و سوالات مطبوعات، گروه با اتوبوس لوکس شرکت سوترا که اخیرا شرکت " سفر و جهانگردی سوترا" را پایه گذاری کرده است، به دیگر اعضا پیوستند.
در غافلگیری تجار و سرمایه داران ایرانی، در محوطه خارج گروه رقصی به گرمی ورود ایرانی ها به خاک کوت دیووآر (ساحل عاج) را خوشآمد گفتند. در این فضای شاد که ایرانی ها با فلاش های پی در پی خودشان در صدد جاودانه کردن آن برآمدند، هیئت در قالب یک اکورت پلیس دیپلماتیک و پلیس ابیجان در کاروانی زیبا راهی هتل ایووآر،
محل اقامت شان، شد.
گروه دیگری از تجار و سرمایه داران ایرانی روز جمعه به ابیجان می رسند.
باید یادآور شویم که بر اساس گفته منابع نزدیک به برگزارکنندگان این برنامه، مدعوینی از کشورهای مالی، کامرون، لیبریا، نیجر
و گینه استوایی که با ابیجان ارتباط دارند، همچنین سفرای کشورهای آفریقایی مقیم در کوت دیووآر (ساحل عاج) در مراسم افتتاحیه که در
روز پنج شنبه 6 سپتامبر برابر با 15 شهریور برگزار می شود، شرکت خواهند کرد؛ مراسمی که با حضور شماری از اعضای دولت کوت دیووآر (ساحل عاج) و دربرابر انبوه عاملان اقتصادی
ایرانی برگزار خواهد شد.
تصاویری که در پی می آید می کوشند به لطف سایت اینترنتی " چشم انداز آینده آفریقا" لحظات ورود دوستان ایرانی کوت دیووآر (ساحل عاج) را نشان دهند. کوت دیووآری که می تواند هر آنجا که بخواهد امکاناتی برای رشد مجدد اقتصاد خود پیدا کند و به این ترتیب به خوبی و به سرعت از بحران سختی که طی نزدیک به پنج سال آن را متاثر کرده است، خارج شود.
این مقاله از این قلم در روز سه شنبه 13/6/1386 در روزنامه همشهری منتشر شده است.
| ||||||||||||||
قبل از اینکه این قسمت را بخوانید، اجازه دهید از تمامی دوستان عزیزی که افتخار داده و درباره مطالب خصوصا اخیر اظهار نظر کرده اند، صمیمانه تشکر کنم و بر روی چشم نظرات شان را مورد ملاحظه قرار دهم، به ویژه نظرات صائب دوست قدیمی و همکلاسی سابق آقای دکتر رضا علی اکبر پور. چشم. به موضوعات فرهنگی و هنری هم خواهم پرداخت.
مالاریا و بیماری های دیگر
در این بخش غرب آفریقا که من و همسر و دختر زیر دو سالم زندگی کردیم، در میان بیماری های رایج، مالاریا حرف اول و آخر را می زند. به تعبیر ساده مالاریا در اینجا مانند سرماخوردگی در ایران رایج است. در مدت سه و سال و نیمی که در غرب آفریقا بودیم من یکی دو بار و همسرم یکبار مالاریا گرفتیم. مالاریا که نتیجه فعالیت پشه آنوفل است انواع مختلف دارد و از یک تب و آنفلو آنزای ساده تا به شدت ضعیف کردن و حتی کور کردن چشم دامنه اثر دارد. من مالاریای شاید نوع معمولی نسبتا سختی گرفتم که برای درمان یک هفته زیر سرم بودم و دو هفته دارو و استراحت داشتم. همسرم مالاریای ضعیفتری گرفت که با دارو حل شد و خوشبختانه دخترکم نگرفت. مالاریا واقعا شاید از جهاتی درد بی درمان آفریقاست، با اینکه مثلا مثل ایدز نیست که درمان قطعی نداشته باشد. فقط بگویم در هر سی ثانیه یک کودک زیر پنج سال در آفریقا از این بیماری فوت می کند.
اما بیماری های آنجا فقط مالاریا نیست. یک بیماری چشمی رایج نیز وجود دارد که در فصل گرم و خشک از راه می رسد( آنجا دو فصل دارد، یکی همین که گفتم یکی هم گرم و بارانی). این بیماری که در زبان عامه آپولو نامیده می شود، چشم های شما را برای دو سه روزی رسما کور می کند، بعد هم چند روز باید دارو و قطره استفاده کنید تا چشم باز شود و به تدریج شفاف. بومیان می گویند آپولو با گرد و خاک فصل گرم و خشک می آید و با نگاه کردن نیز منتقل می شود. من آنجا هرگز نفهمیدم که آیا با نگاه کردن منتقل می شود یانه، اما ما رعایت می کردیم، مخصوصا اینکه دخترکم ستایش شیرخوار بود. آپولو قیافه آدم را این طوری می کند، این عکس مال روز دوم و سوم بیماری از خودم است که تازه چشمهایم در حال باز شدن بودند. ببخشید که شاید ترسناک است:
یادداشت بعدی:
وقتی سفیدها چشم ندارند ببینند سیاها از زندگی لذت ببرند: ایدز
این تعبیر حاج یوسف از لبنانی های پولدار ابیجان درباره این شهر بود.اما چرا؟
ابیجان پایتخت اقتصادی ساحل عاج با حدود شش میلیون نفر جمعیت است. شاید باورتان نشود که در این شهر پولدارهایی هستند که برای خرید یک دست لباس با هواپیما به فرانسه می روند و برمی گردند. من و خانواده ام دو سالی در یک ساختمان نسبتا معروف ابیجان به نام El Nasr زندگی می کردیم. ما یک مگان تخم مرغی مدل 1998 داشتیم که اگر الان ایران بود برای خودش قدر و قیمتی داشت، ولی شاید باور نکنید که در پارکینگ آن ساختمان اگر مثلا 50 تا ماشین پارک شده بود، ماشین ما از نظر قیافه و قیمت در رده 45 به بعد بود.
خلاصه اینکه ابیجان به خاطر بندر بسیار فعالش که بعد از بندر دوربان در آفریقای جنوبی پررفت و آمد ترین بندر زیر صحرا در آفریقاست، دبی غرب آفریقا محسوب می شود و کشورهایی محصور در خشکی مثل جمهوری مالی، بورکینافاسو و نیجر عمده واردات و صادرات شان را از این بندر تامین می کنند. به همین دلیل محل کسب و کار خیلی خوبی است و من خودم لبنانی هایی را می شناختم که با نداری اومدن تو این شهر و چندساله بارشون رو بستند.
اما این شهر فقط پدر پولدارها نیست، بلکه مادر فقرا هم هست. این شهر :
علت اینکه می گن مادر فقرا، این است که این شهر به دلیل ویژگی هایی که دارد، به هر حال به فقرا هم نان می رساند. یکی از این ویژگی ها باران های استوایی سیل آسای آن است. مثلا یک بار ما با خانواده داشتیم بعد از صرف شام در منزل یکی از همکاران سفارتی به خانه بر می گشتیم که گرفتار باران شدیم. باید بگویم وقتی در ابیجان باران می گیرد گاهی 24 ساعت پشت سر هم باران می بارد و تقریبا زندگی در شهر مختل می شود. ما هم طبق معمول در یکی از خیابان ها ماشین مان خاموش کرد. خوشبختانه با اینکه از ساعت 12 گذشته بود و شهر خلوت بود همان جوان هایی که تو قسمت قبل گفتم از راه رسیدن. هفت هشت نفری می شدن. ماشن ما رو از چند تا خیابون هل دادن تا تو پارکینگ. مثلا میشه گفت از میدون ونک تا پارک وی، البته با حذف سربالایی. آخرش هم یک 10 هزار سیفایی با کمال میل تقدیمشون کردم ( حدود 18000 تومن ما) که اونها گرفتن و با خوندن آوازه و شادی رفتن.
قسمت بعدی: مالاریا و بیماری های دیگر
یکی از ویژگی های مخصوصا جوانان فقیر در آفریقا این است که می توانند به هر طریقی رزق و روزی شان را به دست آورند. یکی از این هر طریقی ها وقتی است که ماشین تان در خیابان خراب می شود. حتی اگر در یک جاده کم رفت و آمد و خالی هم گیر کنید، بعد از گذشت اندکی حتما چند جوان خوش قد و قامت که برای کمک کردن به شما اعلام آمادگی می کنند، از راه می رسند. تلاش شما برای اینکه به آنها بقبولانید از مکانیکی چیزی سر در نمی آورند، بی فایده است. ماشین شما در هر سطحی که خراب شده باشد، آنها برای انتقال و تعمیر آن آمادگی دارند.
در کشورهایی مثل ساحل عاج که باران زیاد می بارد، روزهای بارانی که خیابان ها شاهد گیرکردن شمار زیادی از ماشین ها به علت آب گرفتگی شمع هستند، بهترین فرصت برای کاسبی است. این موضوع آنقدر جدی است که وقتی از معابر آبگیر عبور می کنید، چند جوان آماده کمک را می بینید که در گوشه ای منتظر طعمه هستند که البته گاهی واقعا به داد آدم می رسند. در این مورد در آفریقانگاری 3 بیشتر می نویسم.
قسمت بعدی: ابیجان، پدر پولدارها و مادر فقرا
جنبه هایی از زندگی آفریقایی را وقتی در جمع های دوستانه و این ور و اونور تعریف می کنم، معمولا با استقبال روبرو می شه. برخی دوستان از من خواستن گاهی برخی از این حرفا رو تو وبلاگم بیارم. اسمشو گذاشتم آفریقا نگاری و این هم اولین شماره اش:
اگه روزی روزگاری گذرتون به کشورهای آفریقایی افتاد و مخصوصا در کشورهای زیر صحرا ( یعنی به جز کشور های شمال آفریقا) برای مدتی مقیم شدید و ماشین هم داشتید، به هنگام پارک کردن در خیابان ها به این نکات توجه کنید:
- بدون نگرانی در خیابان مورد نظرتان حرکت کنید، زیرا حتما جای پارک پیدا می کنید.
- اگر خیابان شلوغ باشد و جای پارک کم، حتما با کمی پیشروی در خیابان چند جوان ریز و درشت سیاهپوست را می بینید که با اشاره از شما برای پارک کردن دعوت می کنند. اگر هم جای پارک باشد این جوان ها را بعد از اینکه پارک کردید، می بینید که به سمت شما می آیند.
- در هر دو حالت دعوت آنان را برای محافظت از ماشین تان بپذیرید، به نفع تان است. حتی اگر ماشین را در یک جای مطمئن و جلوی چشم تان پارک کرده اید، دعوت شان را بپذیرید. اگر فکر کنید که نیازی به مراقبت آنان از ماشین تان ندارید و می خوان شما را سرکیسه کنن، اشتباه می کنین. مخصوصا با آنان تند و از روی تکبر صحبت نکنید، پشیمان می شوید.
- در بازگشت حتی یک سکه هم برای تشکر از یکی دو جوانی که به شما کمک کرده اند یا نه، کفایت می کند. حتی اگر پول خورد هم نداشته باشید مشکلی نیست. می توانید دفعه بعد بدهید. البته مطمئن باشید که دفعه بعد اگر حتی با سرعت صد کیلومتر هم از آن خیابان عبور کنید، جوان آشنایی را می بینید که به شما با حرکات دست و سر و صدا، بدهی تان را یادآور می شود.
- به این جوانان اعتماد کنید. اصلا لازم نیست از قفل فرمون و پدال و دزدگیر و این ها استفاده کنید. چیزهایی که اصلا تو آفریقا رایج نیست. لااقل آفریقای زیر صحرا که من دیدمش.
آفریقا نگاری بعدی: وقتی ماشین تان در خیابان خراب می شود.
این مقاله از این قلم در روز 16 / 5/ 1386 در روزنامه همشهری منتشر شده است.
|
|
آفریقا -
کوروش فخر طاولی: محمود احمدینژاد در حالی در رأس یک هیئت بلندپایه راهی سفر رسمی سه روزه به الجزایر شد که قبلاً در بازگشت از سفر آمریکای لاتین، امکان دیدار وی با عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیس جمهور الجزایر، فراهم نیامد. دیدار رسمی رئیس جمهوری کشورمان از الجزایر از 2جنبه اقتصادی و سیاسی قابل توجه است: جهت اقتصادی الجزایر و ایران بعد از ازسرگیری روابطشان در دوره جدید یعنی از اوایل دهه 1380، تفاهمنامههای همکاری اقتصادی چندی را منعقد کردهاند که امروزه نتیجه آنها حدود 100 میلیون دلار سرمایهگذاری ایرانی در الجزایر است، رقمی که به گفته مقامات 2کشور و کارشناسان به هیچ وجه با ظرفیتهای همکاری فیمابین تطابقی ندارد. الجزایر به عنوان هفتمین دارنده ذخایر گاز طبیعی و چهارمین صادر کننده این محصول (بعد از روسیه، کانادا و نروژ) در جهان، جایگاه ممتازی در این عرصه به خود اختصاص داده است و با 34 میلیارد دلار واردات سالانه یک بازار مقصد بزرگ در شمال آفریقا محسوب میشود. گاز طبیعی الجزایر (بالغ بر 60 میلیارد متر مکعب در سال) از طریق لوله به کشورهای ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، تونس و اسلوونی و به صورت مایع به کشورهای فرانسه، آمریکا، ترکیه، کرهجنوبی و ... صادر میشود. این کشور با تکیه بر ظرفیتهای یادشده در سالهای اخیر، رشد اقتصادی مطلوبی را تجربه کرده است و از این لحاظ برنامههای توسعه زیربنایی قابل توجهی را در دستور کار قرار داده است که از جمله آنها می توان به انبوهسازی مسکن، توسعه صنایع کارخانهای، توسعه صنایع مواد غذایی و صنایع خودروسازی اشاره کرد. بخشهایی که کشورمان در آنها از مزیت رقابتی خوبی نسبت به رقبا بهرهمند است و میتواند در بستر مطلوب تقارب فرهنگی، در آنها حضور پرقدرتی داشته باشد. فراموش نکنیم که در کشور مسلمان الجزایر حدود 300 هزار شیعه زندگی میکنند که در کنار دیگر برادران و خواهران مسلمان بستر مطلوبی برای حضور همهجانبه سرمایهگذاران و متخصصان کشورمان فراهم کردهاند. همکاری در بخش فناوری هستهای با توجه به تمایل الجزایر به این حوزه نیز میتواند مد نظر باشد و عدم عضویت هر 2کشور ایران و الجزایر در سازمان تجارت جهانی، به شکلی دیگر روابط دو جانبه اقتصادی را ترغیب میکند. کشورهای آمریکا، فرانسه، چین و حتی امارات در سالهای اخیر به توسعه گسترده روابط اقتصادی خود با الجزایر اقدام کردهاند و از این لحاظ منافع ملی کشورمان ایجاب میکند که ایران نیز در این حوزه فعالانه عمل کند. جهت سیاسی الجزایر اخیرا با موضعگیری به نفع امارات متحده در قضیه جزایر، نوعی عقبنشینی در روابط دوجانبه را ثبت کرده است. با این حال ضمن ضرورت برطرف کردن این مساله در روابط دوجانبه، میتوان با تکیه بر ظرفیتهای متقابل دیپلماسی دو طرف، در این عرصه نیز روابط مطلوبی را با این کشور مهم حوزه آفریقایی- عربی سامان داد. الجزایر در گذشته در 2 مورد در سالهای 1975 با میانجیگری میان ایران و عراق و در اواخر دهه 1360 با میانجیگری در قضیه گروگانها، ظرفیتهای بالای دیپلماسی خود را آشکار ساخته است. حقیقت این است که الجزایر از گذشته دور به خاطر دیپلماسی قوی به عنوان وزنه تعادل میان جهان عرب و شمال آفریقا مطرح بوده است؛ جایگاهی که امروز با توجه به ارتقای نقش این کشور در حوزه پراهمیت تامین انرژی جهانی، تقویت شده است. از این لحاظ سفر محمود احمدینژاد در این مقطع زمانی که کشورمان در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز فعالانه در راه احقاق حق خود در عرصه جهانی میکوشد، توجه به فرصت روابط سیاسی ایران و الجزایر میتواند اهمیتی مضاعف و حتی تعیینکننده در آینده حرکت مطلوب و روانتر کشورمان در معادلات جهانی داشته باشد. |
این مقاله روز پنجشنبه مورخ 14/4/86 در روزنامه همشهری منتشر شد.
|
|||||||||||
آفریقا - کورش فخرطاولی:
همانگونه که پیشبینی میشد اجلاس سران اتحادیه آفریقا در آکرا -پایتخت غنا- به محلی برای رقابت میان دو اندیشه برای ساخت دولت واحد آفریقایی تبدیل شد. رقابتی که در پشت صحنه آن تلاش برای رهبری قاره در جریان است. در یک سوی این رقابت معمرقذافی، رهبر لیبی قرار دارد که به ویژه بعد از ماه عسل جدیدش با غرب - به لطف تقدیم دو دستی برنامه هستهای و پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث لاکربی و دیگر- خودش را در موقعیت برتر میبیند و با تکیه بر دلارهای نفتی میکوشد دیگر رهبران آفریقایی را به تشکیل سریع ایالات متحده آفریقا و دولت واحد ترغیب کند. وی در این موضع از حمایت عمر بونگو اوندیمبا، رییس جمهور گابن و رهبر سیاسی پیشکسوت آفریقا و عبدالله واد، رییس جمهوری سنگال بهره میبرد. وقتی شور و هیجان قذافی برای تشکیل فوری دولت واحد آفریقایی را مشاهده میکنیم به ناچار با تحلیلگرانی که عقیده دارند قذافی رویای ریاست جمهوری آفریقا را در سر میپروراند هم نظر میشویم. در سوی دیگر تابو امبکی، رییس جمهوری آفریقای جنوبی حضور دارد که بدون تردید هیچ اتحادی در سطح آفریقا بدون این کشور ممکن نیست و هیچ کشوری خارج از آفریقا نمیتواند اتحاد قارهای در این سطح را بدون آفریقای جنوبی تصور کند. برای درک این مطلب کافی است بدانیم که تولید ناخالص داخلی آفریقای جنوبی به تنهایی بیش از دو سوم کل تولید ناخالص آفریقاست. تولید ناخالص داخلی این کشور به تنهایی از کل تولید مشابه 43 کشور آفریقایی زیر صحرا بیشتر است. امبکی نیز از حمایت کشورهای جنوب آفریقا و البته از حمایت نیجریه، اصلیترین صادرکننده نفت در قاره آفریقا بهره میبرد. امبکی و همفکران وی موافق تشکیل دولت واحد در قالب یک فرآیند چند مرحلهای و طولانی مدت هستند. واقعیت این است که تشکیل سریع دولت واحد آفریقایی آن گونه که قذافی و همفکران وی میخواهند مصداق ضربالمثل آفریقایی «قرار دادن گاوآهن قبل از مهیا کردن گاو» است. تقریباً هیچ کارشناس مستقلی نمیداند طرح قذافی برای تشکیل دولت واحد چیست. وی از تشکیل ارتش دو میلیون نفری و ایالات متحده آفریقا حتی با دو کشور دم میزند و معلوم نیست این حامی تاریخی گروههای شورشی جدایی طلب از جمله در آفریقا، چگونه تا این حد به وحدت قاره علاقهمند شده است و این رهبر شمال آفریقایی چرا چندسالی است به گسترش روابط با کشورهای جنوب صحرا علاقهمند شده است؟ پرسش دیگر این است که قذافی که خواستار جایگزینی دولت واحد آفریقا به جای اتحادیه آفریقاست، تشکیل چنین دولتی را تحت چه قالبی پیشنهاد میدهد؟ رایگیری عمومی از آن دست که در لیبی یافت نمیشود؟ واضح است که رویای قذافی برای تشکیل دولت واحد آفریقایی مورد حمایت اکثریت رهبران قاره نیست. حتی بلزکومپائوره، رییسجمهور بورکینافاسو که از پیروان سیاسی قذافی در قاره محسوب میشود طرفدار اتحاد تدریجی است. با این اوصاف کاملاً معلوم است که چوب جادوی رهبر فانتزیست لیبی این بار معجزه نمیکند.چهل سال بعد از تشکیل سازمان وحدت آفریقا، این قاره هنوز نتوانسته است واقعاً در مسیر اتحاد و همگرایی قرار گیرد. اروپا در فردای جنگ جهانی دوم با تشکیل گام به گام شورای اروپا ( مه 1949)، جامعه اروپا( فوریه 1975) و اتحادیه اروپا( فوریه 1992) تحقق گام به گام وحدت قاره سبز را فراهم آورد و امروز به لطف اراده سیاسی مستحکم به صلح، ثبات پولی و گردش آزاد کالا و اشخاص دست یافته است. آفریقاییها نیز برای رسیدن به همگرایی واقعی جز حرکت گام به گام همراه با حل مشکلات و بحرانهای پرشمار موجود در این قاره چارهای دیگر ندارند؛ اگر چه جان کوفور، رییسجمهوری غنا و رییس دورهای اتحادیه آفریقا در سخنرانی افتتاحیه اجلاس اخیر در اکرا جمله معروف قوام نکرومه بعد از استقلال غنا در سال 1957 را تکرار کرد که «استقلال کشورم بدون استقلال کل آفریقا بی معناست». |
|